اینهمه عاشق دارم ؟

چند هفته پیش دیدمت با عجله داشتی از رو به روم میومدی منم داشتم اون مسیر رو برعکس میومدم مخالف لاین تو نمیدونم شاید یکی دو ثانیه هم بتونه رفع دلتنگی کنه شاید...

ولی

من اگه خونه مادرم باشم، جلوی در کلی طولش میدم تا برم تو شاید که همین چند ثانیت بیشتر ببینمت..

اینهمه عاشق دارم ؟...

+کاش میتونستم از پشت مانیتور،گرم بغلت کنم تو چشات زل بزنم بگم تولدت مبارک باشه دوست داشتنی ترین آدم زندگیم ...

+۱۳ آبان برای من دیگه یه عدد نیست یه اتفاق مهمه...

:)

اینهمه عاشق دارم ؟...

اینهمه عاشق دارم ؟...

یه جایی از فیلم that's awkward moment بهش میگه «تو اصلا کنارم نبودی،اونم درست زمانی که خیلی بهت نیاز داشتم ،بودن کنار کسی وقتی بهت نیاز داره ... این تمام یک رابطه است ..»پی نوشت : یادمه شب عید بود انقد نگام به گوشیم دوختم تا یه پیام تبریک بهم بگی انقدر منتظرت موندم تا خبری ازت بشه... انقد رفتم عکساتو نگاه کردم هر پیامی که میومد سریع بازش میکردم ولی تو نبودی چرا دنیا اینجوریه؟ من اون روزای تلخ سیاهه نبودنت رو هیچوقت یادم نمیره ... اینهمه عاشق دارم ؟...ادامه مطلب

دخترم ماه پیش بدنیا اومد،یه چند وقتی بود خیلی گرفتار بودم البته هنوزم هستم... خوبی...؟ اینهمه عاشق دارم ؟...

بهم نزدیکی خیلی نزدیک ولی هیچ کاری از دستم برنمیاد نه میتونم درست نگات کنم نه میتونم باهات راحت حرف بزنم نه میتونم ازت بگذرم سهم من از‌ تو چی‌ بود ؟

اینهمه عاشق دارم ؟...

دیر دیدم توییت رو چرا بیهوش بشی ؟ چی شدی؟ یه چیزی بگو اینهمه عاشق دارم ؟...

اين خواب هاي لعنتي دست از سرم بر نميداره تو اين سن با اين همه گرفتاري همش پس زمينه ی مغزم هستی ، جوری از خواب بیدار شدم انقدر واقعی بود فکر کردم کنارمی فکر کردم میتونم صدات کنم فکر کردم فکر کردم فکردم

+روزی نیست بهت فکر نکنم

من کجای زندگیتم؟

اینهمه عاشق دارم ؟...

ميدونی،آدم جایی که زندگی کرده رو یادش نمیره ! من اینجارو زندگی کردم،هر روز هر ساعت هر دقیقه من نبودنت رو به دقیقه حساب کردم حساب کردم چند دقیقه اس که ندارمت ! من خونم اینجاست،سر میزنم میخونم میبینم بعضی وقتا بغض میکنم،بغض میکنم که چرا این عقربه ی لعنتی نمیتونه عقب گرد کنه،بغض میکنم که چقدر بی عرضه بودم که نتونستم نگهت دارم که قدرتش رو نداشتم که جراتش رو‌نداشتم من هنوز به اون نگاه نافذت که دور زدم ببینمت کلی فکر میکنم،لعنتی ! هنوزم استرس میگیرم وقتی یادم میاد مثل قدیما که هروقت میخواستم ببینمت کلی استرس میکشیدم،پرانول میخوردم که آروم شم که ارومت کنم من خیلی نبودنت رو کام به کام از دهنم دادم بیرون،من هنوزم میام اینجا،وقتی میزنم سه کام حبس انگار یه دنیای دیگه اس انگار یه منظومه ی جداست  من هنوزم چشمات یادمه من هنوزم خابتو میبینم من هنوزم ...+اون پسره+آبان فصل قشنگ تری هست واسه یادگاری دادن نوشته شده توسط اون دختره در دوشنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۴۰۱ | اینهمه عاشق دارم ؟...ادامه مطلب

کل دیروز آهنگ شام مهتاب داریوش روی تکرار بود، و هربار وقتی میگفت "هنوزم تو شب هات اگه ماهو داری من اون ماهو دادم به تو یادگاری" میومد تو ذهنم که تو ماهو به من هدیه دادی، ماه من چیزیه که بهش نگاه کنم و یادت بیوفتم، چیزیه که یه وقتایی فکر میکنم شاید جفتمون همزمان داریم باهم بهش نگاه میکنیم، تو این دنیای غریب، ماه به من اون حس آشنا رو میده.. مرسی از یادگاریت.. نوشته شده توسط اون دختره در دوشنبه سیزدهم تیر ۱۴۰۱ | اینهمه عاشق دارم ؟...ادامه مطلب